گاهی اوقات به خودم دروغ هایی گفتم که الان از خودم خجالت میکشم.
یکیش اینه که من دقیقا همون طوری با دیگران رفتار میکنم که دوست دارم دیگران با من رفتار کنند. اما در حقیقت اینطور بوده که تا جایی که تونستم پنهان کاری کردم. تا زمانی که یک نفر مچ من رو نگیره من به اون پنهان کاری ادامه دادم.
خب این درست نیست و اگر اون یک نفر مچ من رو نگرفته بود که من دست از کارم نمیکشیدم. در نتیجه الان همین متنی که دارم می نویسم در واقع بازخورد همین اتفاقه.
پس من همچین هم آدم درست و حسابی نیستم و خیلی هم راستگو نیستم اونطوری که خودم عقیده دارم.
در نتیجه باید به این فکر باشم که در کدوم رفتارم دارم اشتباه میکنم. همین الان جلوش رو بگیرم.
نیازی نیست طبیعت و حوادث دنیا بقیه ش رو بهم بگه. خودم باید خودم رو درست کنم.